مرا ببخش ،مرا ببخش که عاشق خوبی نبودم
مرا ببخش که بی اجازه ، تو را وارد دنیای کوچک خود کردم
آنقدر کودکانه اندیشیدم که گمان کردم تو با یک "دوستت دارم"مال من خواهی بود
نمی دانم چگونه عاشق شدم،اما می دانم عاشقم ماندن سخت بود.سخت چون بار ها مردن
هنگام مرگ است که روح جدا از بدن می گردد،اما روح من و هر آنچه داشتم همراه تو بود
اگر غصه خوردی من بیشتر و اگر شادی کردی من نیز
هر گاه سفر کردی من مردم و بازگشتت شد دعای تسبیحم
مرا ببخش که بی اجازه ی تو،در ذهن کوچکم تو را بوسیدم،تو را به آغوش کشیدم
مرا ببخش که خودم و خودت را تصور کردم در یک خانه کوچک اما از عشق، در کنار هم، برای یک عمر
برای آنکه یک زندگی ،تنها یک زندگی همدم تو باشم
مرا ببخش که هر بار در مقابلم ایستادی تو را آزردم
تو را به جای لبخند با اشک بدرقه کردم زیرا هر بار اندیشیدم که اینبار آخرین دیدار چهره توست
مرا ببخش که بی اجازه ات،بدون آنکه بدانم می خواهی، تو را از خدا طلب کردم
مرا ببخش، نه مرا، دلم را،این دل سرکش را که تو را به دست گذشته نمی دهد
ای کاش مرا ببخشی،ای کاش مرا ببخشی که هنوز هم عاشقانه دوستت دارم
باز هم خودخواهم،چون دوست دارم مرا ببخشی
چون دوست دارم عاشق تو بمانم
ف.رزاقی10فروردین1387
2 comments:
“Make the most of yourself, for that is all there is of you.”
----------------------------
“Love is just a word until someone comes along and gives it meaning.”
THERE IS NO EXCUSE.../...“One of the hardest things in life is having words in your heart that you can't utter.”
ghashange minevise faranak
Post a Comment