مه آسا

یه شب غمگین و تاریک ، یه شب سرد و پر اندوه
میون انبوه ابرا ، نوری شد یکباره پیدا
همه جا غرق سکوت بود ، حتی برگی هم نرقصید
چشم من بی اختیار باز ، توی حوض عکس تو رو دید
عکس تو لرزون روی آب،مثل نقاشی قصه
چهر ِتو دوباره دیدم ، گریه هم اونو نشسته
تو به مه آسا می مونی ، تو یه عشق آسمونی
الهی تا جون تو سینه ست، تو فقط با من بمونی
تو خود ماهی که امشب ، توی آسمون نشستی
شبو کن روشن تر از روز ، تموم آرزوم تو هستی
لطف اون روی سپیدت ، حتی صحرا هم نداره
تو شدی سوگل شعرام ، زیر بارون ستاره
برق اون چشمای نازت ، هیچوقت از یادم نمیره
دستاتو بذار تو دستم ، نگو که خیلی دیره
ماه روشن و سپیدم ، تو خودِ نور ِ امیدم
بر فراز ِ آسمونا ، من به عشق ِ تو رسیدم
اما افسوس خیلی دوری ، تو یه دنیا عشق و نوری
برای من که غریبم ، بی صدا و سوت و کوری
ابرا چهره ات و گرفتن ، تو رو پنهون کردن از من
به خیالشون می تونن ، عشقتو بگیرن از من
حالا باید تار بمونیم ، واسه ما که نور نذاشتی
به یاد نور گذشتت ، اسمتو تو حوض گذاشتی

عشق روشن ترین ستاره


پاره ئی وقت ها

دلتنگ و سرشار از حس بودن و نبودن

تمام آسمان مهتابی را می گردی

و باز نگاه می کنی به آسمان

و تنها یک ستاره از همه فانوس های شهر

آن بالا بالا ها

روشن ترین است

عشق

عشق همان چلچراغ است

و تنها عاشقان اهل رنجند

و من

عشق را پیراهن خود کرده ام

...همیشه تا

تو نمی دانستی


تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
،و تو رفتی و هنوز
سالها هست که در گوش من آرام،آرام
،خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
،که چرا
خانه ی کوچک ما سیب نداشت

آرزوهای بزرگ

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی
و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد
و اگر اینگونه نیست ، تنهائیت کوتاه باشد
و پس از تنهائی ، نفرت از کسی نیابی
آرزومندم اینگونه پیش نیاید ، اما اگر پیش آید
بدانی چگونه به دور از نا امیدی زندگی کنی
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی
از جمله دوستان بد و ناپایدار
برخی نادرست و برخی دوستدار
که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد
و چون زندگی بدین گونه است برایت آرزومندم
که دشمن نیز داشته باشی ، نه کم و نه زیاد
درست به اندازه ، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد
تا زیاده به خودت غرّه نشوی
و نیز آرزو مندم مفیدِ فایده باشی نه خیلی غیر ضروری
تا در لحظات سخت که دیگر چیزی باقی نمانده
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سر پا نگه دارد
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک می کنند، چون این کار، کار ساده ایست
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می کنند
تا با کاربرد درست صبوری ات ، برای دیگران نمونه شوی
در پایان اگر مرد باشی آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زن شوهر خوبی
و اگر فردا خسته باشی یا پس فردا شادمان
باز هم از عشق برانید تا از نو بی آغازید

interesting


در گذر تاريخ فرهنگي هر كشور همواره لغاتي مستعمل شده و از بين مي روند و در اين ميان لغاتي زاده مي شوند كه گاهي بروز و حضور آنها الزامي است . حال اگر در بين ما عقب افتادگاني هستند كه از اين اصطلاحت سر در نمي آورند ، وظيفۀ ماست كه آنان را آگاه كنيم . در اين متن ، من باب نمونه ، چند خطي از فرهنگ (( با كلاسي به فارسي )) را مي خوانيد كه بر حسب تصادف و بدون رعايت حروف الفبا انتخاب شده است .
كافي شاپ
نام جديد قهوه خانه هاي قديمي كه جان مي داد براي وقت گذراني و تحويل اجناس ناياب . كه حالا ديگر همه جا به راحتي يافت مي شود و مشتري هاي دست اول آن در دهۀ دوم – سوم عمر خود به سر مي برند و پيرمرد ها ديگر از اين مهم استعفا داده اند . البته فضاي معنوي و سبك سرويس دهي در اين مكان ها نيز تغيير يافته كه با توجه به گذر زمان طبيعي به نظر مي رسد .
پارتي
شب نشيني لامذهب ها ! گردهمايي دوستداران موسيقي غير سنتي و حركات ناموزون ! به تعبير ديگر بنگاه خيريه اي براي جواناني كه به دليل استفاده از عينك هاي آفتابي در خيابان قادر به پيدا كردن زوجۀ مناسب خود نمي باشند . آنها در اين مكان به لطف عبور لحظه اي نور هاي رنگي ، عيوب امثال خود را كمتر مي بينند و بهتر علاقه مند مي شوند .
ولنتاين
روز جهاني " بي گي منو !!! " – در اين روز به گفتۀ تاريخ نويسان يكي از بزرگترين وقايع طنز در دنيا اتفاق افتاده است . بدين شرح كه پاپ ژان پل يك دوم ، كه كمي لكنت زبان هم داشت ، در يكي از مراسم هاي كليسا ، درست در هنگام خواندن دعا از روي كتاب كه حاضرين منتظر بودند ، كتابش را گم كرد . او وقتي مي خواست از بغل دستي خود بپرسد كه : من كتاب ندارم ، شما ببين دوستت دارد ؟ ، در ميان هم همۀ جمعيت در آخر سؤالش به جاي " دارد " گفت " دارم " و آهنگ جمله را نيز به صورت خبري بيان كرد !!! ناگهان سكوتي كليسا را فرا گرفت و قبل از آنكه او اعلام كند كه اين يك اشتباه لپي ( سوتي ) بوده است ، ‌اين جمله به نام او ثبت شد و بغل دستي اش به زور به عقد او در آمد . از آن به بعد در اين روز جشن گرفته شد و همۀ مردم به آنان كه اشتباهاً دوستشان دارند هديه مي دهند .
سولاريوم

كورۀ آدم پزي – دستگاهي براي آنان كه سرطان را تجربه نكرده اند و شوق ديدار حضرت دوست باعث مي شود تا خود را پله اي به ملاقات او نزديك كنند . البته همانطور كه درمان سرطان توسط پزشكان با دريافت هزينه انجام مي شود ، ابتلا به آن نيز توسط متخصصان اين امر مستلزم پرداخت وجوه نقدي مي باشد .
اسنك
نون پنير خيار ( شور ) ، نون پنير سبزي ( جات ) ، نون پنير ( ... ) غذايي سبك و كم هزينه كه وقتي آن را خارج از منزل تهيه و صرف مي كنيد به شدت پشيمان مي شويد و تجربه اي مي شود تا ديگر منوي رستوران را جدي نگيريد .
پينت بال
حماسۀ مقاومت – جايگزين مناسبي براي دختران كه سربازي نمي روند و پسراني كه معاف مي شوند .
اين ورزش باعث مي شود كه ياد شهدا هميشه زنده بماند و جوانان استقامت و مبارزه را بياموزند

چگونه گفتگو را آغاز کنیم؟

گفتگوی خوب از ما انسانی جالب میسازد.به هر تقدیر ما بخش قابل ملاحظه ای از اوقات خود را صرف صحبت کردن و گوش دادن می "کنیم . پس چرا مکدر باشیم و چرا دیگران را برنجانیم؟"ادوین نیومن
یکی ازمهمترین مهارت های مکالمه ای ما از ناحیه زبان تن صورت می گیرد.بیش از نیمی از حرف هایی که می زنیم غیر ِ کلماتی است چرا که زبان تن قبل از اینکه حرف بزنیم احساسات و نگرش ها را مخابره می کند . اغلب کسانی که در مکالمه و گفتگو موفق نمی شوند متوجه نیستند که دست ها را ضرب دری روی سینه گذاشته اند.تماس چشمی بر قرار نمی کنند ، لبخند نمی زنند و اگر این کارها را بکنند مکالمه ی موفق تری دارند.شما با نخستین علامات و اشاراتی که مخابره می کنید،درک می شوید و مورد قضاوت قرار می گیرید و اگر این اشاره ی اولیه دوستانه نباشد ، یک صحبت خوب و خوشایند دشوار می شود
تبسم کنید
لبخند ، نشانه دوستی ، گشودگی و تمایل شما به صحبت کردن است.وقتی لبخند می زنید نشان می دهید که برای طرف مقابل رفتار مثبت قائل شده اید.طرف مقابل هم وقتی لبخند شما را می بیند آن را به حساب تعریف و تمجید می گذارد و معمولاً احساس خوبی پیدا می کند.بنابراین او هم لبخند می زند. توجه کنید که لبخندتان مصنوعی نباشد تبسم نشانه تصدیق عمومی شما از شخصی است که می خواهید با او تماس بر قرار کنید این کار معمولاً شخص مقابل را در موقعیتی قرار می دهد که به صحبت با شما علاقمند شود
بازوان گشاده
وقتی با بازوان گشاده روبرو می شوید احساس می کنید دیگران به صحبت کردن با شما تمایل دارند و از دیدنتان خوشحال هستند.هنگام شروع صحبت با دیگران بازوان خود را باز کنید چرا که این احساس را به طرف مقابل القا می کند که شما پذیرای او هستید و گوش می دهید. اگر بنشینید در حالیکه بازوان خود را بسته اید به این معناست که علاقه ای به بر قراری تماس ندارید.حال برای شروع یک مکالمه چه می کنید؟چگونه سردی محیط را می شکنید؟برای شروع یک مکالمه مراحلی مهم است که لزوماً همیشه به همین صورت اتفاق نمی افتد.از این روش های ساده استفاده کنید
در سلام گفتن پیش دستی کنید امتیازی که پیشدستی در سلام گفتن به شما می دهد این است که به شما فرصت می دهد تا جهت و مسیر صحبت را هدایت کنید و به شخص طرف شما هم این امکان را می دهد که شما را شخصیتی مطمئن و دوستانه ارزیابی کند.
خودتان را به دیگران معرفی کنید و نقطه نظر ها ،احساسات ،عقاید و تجربیات خود را با آنها در میان بگذاریدوقتی در صحبت کردن پیش قدم می شوید پاسخ مثبت تری دریافت می کنید و ترس شما از بی اعتنایی دیگران کاهش می یابد
سوالاتی که جواب ساده دارند را انتخاب کنید. سوالات ساده راه های خوبی برای شکستن سردی محیط و آغاز آشنایی است.به عنوان مثال می توانید بگویید : چه انگشتر قشنگی داری ، آن را از کجا خریده ای؟اگر دیدید کسی کتاب در دست دارد از او درباره ی موضوع کتاب بپرسید یا اگر آلات موسیقی همراه دارد از او در مورد موسیقی ای که می نوازد بپرسید.در کل می توانید با توجه به آنچه که می بینید سوال مطرح کنید .سعی کنید روی جنبه ها ی مثبت صحبت کنید مثلاً بگویید غذای این رستوران عالی است!نظر شما هم همین است؟
بر گرفته از کتاب 12 گام تا ارتباط مؤثر

!در زمان حال زندگی کنید

اگر امروز را با دیروز مقایسه نکنید و یا به آینده خالی خود فکر نکنید ، بهتر می توانید از زندگی خود لذت ببرید.تا زمانی که با آنچه دارید احساس شادمانی نمی کنید ، نا رضایتی و اندوه با شما همراه خواهد بود.گذشته ، گذشته است آ نچه را که لازم است از گذشته بیاموزید و آن را به حال خود رها کنید. از شکست ها ، نا کامی ها و کمبود ها ی آن گردنبندی نسازید و به گردن خود آویزان نکنید. زیرا این گردنبند سنگین باعث می شود ، سرتان همیشه خم باشد و چشمانتان به جای آسمان ، زمین را ببیند.
تصور کنید یک پزشک هستید و سالها پیش یک عمل جراحی نا موفق که منجر به مرگ بیمار شده را انجام داده اید. آیا بعد از آن عمل هرگز دست به جراحی دیگری نزده اید؟ یا اینکه از آن تجربیات لازم را بدست آورده اید و مجدداً به کار خود پرداخته اید؟
"از گذشته کوهی نسازید و بر شانه های خود حمل نکنید ، به آرامی آن را زمین گذاشته و راه خود را ادامه دهید"
برای بسیاری از افراد پیش می آید که موفقیت ها و شادکامی های گذشته را با خود حمل میکنند و با یادآوری آنان ، از وضعیت خود رنج می کشند . این حالات نیز نوعی بار سنگین است که باعث حسرت و دریغ می شود.فراموش نکنید : "گذشته،چه خوب چه بد،تمام شده است.
آینده ، آینده است
آینده شما چه شکلی است؟
تنها چیزی که مشخص است این است که آینده شما از الان ِ شما پیرتر است. چطور توقع دلرید از حالا زیبا تر باشد در صورتی که شما با اخم کردن،غصه خوردن و شتاب زده بودن ، چین های عمیقی برایش در نظر گرفته اید
"به دنبال آینده نروید ، او همیشه یک قدم از شما جلو تر است"
وقتتان را با انتظار کشیدن برای آینده ای که شاید مطابق میلتان باشد ، تلف نکنید و امروز را غنیمت شمارید
هر چه بیشتر فکر خودتان را به گذشته و آینده معطوف کنید ، بیشتر فرصت های زندگی خود را از دست می دهید ، کمتر لذت می برید و کمتر یاد میگیرید.فراموش نکنید که هرگز زندگی شما کامل نخواهد شد مگر اینکه در زمان حال و شرایط موجود احساس شادی کنید.فردا شاید مثل امروز باشد و فرداها تبدیل به امروزها می شوند و شما باز هم از زندگی بهره ای نبرده اید.تا زمانی که فکر و روح شما در بند گذشته و آینده است ، حال را بدست فراموشی می سپارید و فرصت های خود را به آسانی از دست می دهید
"تنها زمانی که می توانید حرکت کنید ، فکر کنید و تصمیم بگیرید اکنون است"
بر گرفته از کتاب 12 گام تا شادی بیکران

سر درگم

سکوت صدا را می شکند
و آن سکوت توست
سکوت و صبر
سکوت و درد
سکوت و رنج غریبی
...و تو سر در گم در این اصوات خاموشی
بودن و نبودن تنها با رفتن یا ماندن معنا پیدا می کند
همانطور که با ماندن ِ پیله است که پروانه بود پیدا می کند
ای کاش سکوتت می شکست ، یا نه ! سکوتت را با شیرینی لبخند می دیدم
ای کاش صبر شیرینت به ثمر می نشست
ای کاش می دانستم و می دانستی که درد و رنج غریبی ات به سر خواهد آمد
من دعا می کنم
04esfand1386

بیداری

رسول خدا فرمود: انسان ها در خوابند ، آنگاه که بمیرند بیدار می شوند
حقیقت است که آدمیان فرصت های بی شماری را در زندگی از دست می دهند
و زمانی متوجه می شوند که فرصت های ارزشمند دیگر متعلق به آنها نیست
و آنها با فکر به فرصت های گذشته ، آینده را نیز از دست می دهند
و بار ها و بارها این اتفاق تکرار خواهد شد تا زمان مرگ و البته همان بیداری
...ما روحی خواهیم بود جدا از جسم و خواهیم فهمید چه فرصت بزرگی را از دست داده ایم:زندگی ، حیات
...اما ، این آخرین باریست که متوجه اشتباه خود خواهیم شد ، زیرا که بازگشتی نیست
سعی کنیم مقصدی بیابیم بغایت ارزشمند
و این مسیر را با همراهانی درست و یاورانی صادق طی طریق کنیم
در زندگی انتخاب کردن را یاد بگیریم
انتخاب درست
که در نهایت برایمان نزد او که بندگانش را با عشق آفرید جایگاهیست برای پاسخ
پس قطاری نباشیم بی مقصد ، مقصد همه ی ما نزد اوست
...به درگاه او
...پس بی نیاز نرویم که او خالق همه چیز است و ما مخلوق

وفا

اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
آنرا که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جزء غم که هزار آفرین بر غم باد
در عشق توام نصیحت و پند چه سود
زهرآب چشیده ام ، مرا قند چه سود
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دل است پا بر بند چه سود

ریلی کوتاه ، قطاری ابدی

ای کاش کودکی بودم ، سرشار از شیطنت ، بی توجه به گذر لحظه ها
و تنها خواهان شادی کردن ، سوار بر قطار شهر بازی
.می تاختم و می راندم تا به اوج سر خوشی رسم ; چون دیگر کودکان
چگونه با یک دنیا سر مستی از عشقی پر هیاهو،
بر قطاری که تنها مرا لحظه ای مهمان خود کرده قرار و آرام گیرم؟
.که من طاقت پایان ریل ِ کوتاهش را ندارم
.دریغا ، آرزو می کردم چون کودکان دیگر این شادی را برای لحظه ای بخواهم
اما این دل حتی با آنچه تو برای خود گزیده ای سر جنگ دارد
تو خود را قطاری می دانی و من تو را دنیا یی می یابم
خواهش می کنم
!بایست
من پیاده می شوم ، من طاقت بی حرمتی به وجودت را ندارم
من ایستاده ام
همین کنار
همین نزدیک
صدای دوو دوو چی چی ات را می شنوم
این صدا مرا به وجد می آورد
همین برایم کافیست
هر چند بیرون قطار از آن شادی و وجد کودکانه خبری نیست
اما امیدوارم ریل ِ زندگی برایت روزها و روزها ادمه یابد
...نه تنها ریلی پایان پذیر و نه فقط برای هلهله ای کوتاه و بی هدف