سکوت و صبر ، سکوت و درد

سکوت صدا را می شکند
و آن سکوت توست
سکوت و صبر
سکوت و درد
سکوت و رنج غریبی
...و تو سر در گم در این اصوات خاموشی
ای کاش سکوتت می شکست
یا نه ! سکوتت را با شیرینی لبخند می دیدم
ای کاش صبر شیرینت به ثمر می نشست
ای کاش می دانستم و می دانستی
که درد و رنج غریبی ات به سر خواهد آمد
...من دعا می کنم

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند

اینقدر دلتنگم که نمی دانم از چه بگویم یا از چه بنویسم
...
...............
...
..........
تنها دلیل ِ دلتنگی هایم، سکوت اختیار کرده است
که گفته اند سکوت سرشار از سخنان نا گفته است
از حرکات نا کرده
اعتراف به عشق های نهان
آیا حقیقت من و تو هم در این سکوتی که می گویند نهفته است ؟
مرداد هشتاد و هشت

به سراغ من اگر می آیی

به ســــــراغ من اگر مــــی آیـــــــی ای دوســــــــت
بگو تا خبر کنم
.یـــاران را ..........
ابــــر را ...............
.بــاد را....................
بـــاران را...........................
فرشــی از بــوی بــاران زیر پایت خــواهم انداخت
نغـــــمه ای همچون شــــــبنم نـــــو خــواهم ساخت
در این شلوغــی پر دروغ ، برایم سکـــــوت بیاور
که هــــیـچ فریـــــــادی نیســـــــــت از آن رســــاتر
برایــم لبخـندی بیاور که از چهره ی شهر من گم گشت
برایم خورشیدی بیاور که عشـــــــق بارد بر این دشت

مرا فریاد کن


نغمه نیستم که بخوانی

قصه نیستم که بگویی

من درد مشترکم

مرا فریاد کن دانلود