خیال

راه دوری نیست کوچه ی تنهایی من
هنوز که هنوز است از دیدن تو در خیابان خیس خوابهایم شاد می شوم
من و تو ما نبودیم هرگز
نه همراه ،نه هم صدا
نه هم بغض،نه هم نگاه
رفتن سهم ساده ی تو شد و ماندن سهم دشوار دستهای من
امروز هم نه گلایه ای از این همه انتظار
و نه بهانه ای از نمناکی کاغذ
راضی به رضای زندگی

2 comments:

Anonymous said...

و این نیز بخشی از آن است که می آید و می رود

Anonymous said...

ali bod mesle hamishe