کاش از جنس تو بودم

چه دشوار است جای او بودن حتی از جنس او بودن
به حقیقت بهشت برای او کم است
تو گویی طبیعت هر چه درد را ، هر چه سختی را ، هر چه دلواپسی را
برای او آفرید
حتی وقتی لز سر نا سپاسی با او بدخلقی می کنی ، او تنها اخمی به پیشانی اش می اندازد
ای کاش بشنویم که می گوید :تو را عاشقانه پرورش داده ام اینگونه چرا؟
ای خدا ! کاش بداند که آرزو دارم وقتی در آغوشش می گیرم تا ابد بماند و بمانم
ای خدا ! اگر به دفعات حق انتخاب داشتم بی هیچ تأمل باز هم او را مادر خود بر می گزیدم
هم او که نخوابید و مرا خواباند
هم او که نخورد و در دهان من گذاشت
هم او که به شوق سخن گفتنم اشک ریخت و من بارها بارها با همین سخنان او را آزردم
هم او که با خردسالیم کودک شد و با بزرگ شدنم پیر
قسم می خورم تو مادر هر که میشدی او نیز عاشقت می شد
مادر روزت مبارک
ف.رزاقی

No comments: