دیروز چهار آبان هزار و سیصد و هشتاد و هفت بود.بیست و شش بهار و تابستون و پائیز رو پشت سر گذاشتم .از صبح اس ام اس ها و تماس هایی از دوستام داشتم، دوستای دور و نزدیک و من بار دیگر احساس کردم برای کسانی که برای من خیلی عزیز هستند من هم ارزش دارم...حس خوبی بود وقتی می دیدم همه در حال مخفی کردن ِ جشنی هستن که برای من تدارک دیده بودن...وقتی وارد خونه شدم همه چیز فرق داشت اما سمیه سعی کرد برخورد عادی با اون همه کنجکاوی من نشون بده...بابک و امیر هر از گاهی زمانی رو بهم گوشزد می کردند...شایان در بدو دیدار سراغ شام و ازم گرفت و قول کادو در عوض شام بهم داد...ایمان توی ماشین دائماً حواسش به من بود که خدای نکرده از حرکات و عکس العمل های اونا نسبت به دخترای اطراف ناراحت نشم یکی نبود بگه پسر ِ خوب به من چه ربطی داره که ناراحت شم، تازه خوشحال هم میشم ... خلاصه ساعت حدود یازده، پچ پچ ها اوج گرفت و نا آرومی بابک و امیر ،سماجت سوما برای دیدن عکس های ماسوله و اسرار سمیه در همراهی کردن من باهاشون برای دیدن عکسا بیشتر شده بود طوری که مهدی هم به تکاپو افتاده بود...بالاخره انتظارم به سر رسید ..شاید اتفاقی از این قشنگ تر نمی تونست باشه که من منتظرش باشم. وقتی از اتاق بیرون اومدم امیرعزیزم با کیک بستنی وانیلی ، بابک ، ایمان ، شایان در حال تقلا با کاغذ رنگی هایی که به موقع باز نشدن ولی وقتی هم که باز شدن فضا رو رویائی تر از اون چیزی که من میتونستم تصور کنم کرده بودند،امیر رضائی در حال فیلم برداری و سمیه و سوما خوشحال از اینکه دیگه دلیلی نداشت من و توی اتاق به بهانه ی عکس دیدن نگه دارن ...همه و همه قشنگ بودن قشنگ مثل یک رؤیا
سمیه ی لطیف و حساسم
بابک ِ صاف و ساده ام
سومای صبورم
امیر ِ مهربانم
ایمان ِ ساکت اما خروشانم
مهدی ِ کوچک اما بزرگم
شایان و امیر دوستهای قدیمی اما تازه ام
از همتون برای قشنگ ترین شبی که برایم خاطره کردید ممنونم
حالا می دونم که هیچ وقت تنها نیستم
11 comments:
bah bah che dostaneh khobi darin shoma,kash maro ham yeki surprise mikard ....
:)) خواهش می کنم مهسا خرجون. ما 2تا خرجون که بيشتر نداريم:))
nemidoonam chejori bayad ehsasamo begam faghat midoonam az vaghti khoda yedoone khaharamo azam dor kard jash 2ta khahare mehraboobo doost dashtani baram ferestad.dooset daram mahsa joonam.
albate sooma manzooresh man ham booda.... eshtebah kard, mikhast bege doosetoon daram somaye va massa jjjjooonam :)))) :D :P
سیامک عزیزم فکر میکنم که نه، صد در صد تو هم دوستایی به خوبیه دوستای من داری، اگه هم نداری دوستای من دلشون بزرگه مطمئن باش تو هم میتونی مثل من تو دلشون جا بگیری :)
ببینم ؟مگه شما مامان من نبودین سمیه خانم؟
منم دوسِت دارم عزیز دلم ،ما که نمی تونیم سونیا باشیم برای شما ...ولی خوب :)
سمیه خانم تو که خرجون نیستی ، تو مامانی :)
na taghire mogheiiiattt dadam, tarjjjihan kharjjjooonam.. az madarboodan behtare.. mahsa cheghadr hey be hame jjjavab dadiii... fekram khaste shod ta tashkhisss bedekodoom khatttab be mane :P .... soookhiii kardam.. :*
WoOoW, aval az hame ke bayad begam kekhoshalam ke shabe khobio dashtin,dovom:manam be fekret budama!!!:) sevom: 2khtar to kheili ghashang minevisiya!!!!:O chera man onmoghe kashfesh nakarde budan;)va chaharom: omidvaram hamishe mesle on shab shao ba ham bashin!!! hamonjory dostaye khob bemonino poshte ham bashin!
mis u aziiizam, be yade gozashtehaye khodemon:"(
love u, pani
panijooonam merci az inke be yadam booodi...
man hamishe ba khateretam zendegi mikonammmmm..khaterate ba to boodan ke jaye khodeshono daraaaannnnn
boooooooooss
luv u N mis u :*
Post a Comment