اگر امروز را با دیروز مقایسه نکنید و یا به آینده خالی خود فکر نکنید ، بهتر می توانید از زندگی خود لذت ببرید.تا زمانی که با آنچه دارید احساس شادمانی نمی کنید ، نا رضایتی و اندوه با شما همراه خواهد بود.گذشته ، گذشته است آ نچه را که لازم است از گذشته بیاموزید و آن را به حال خود رها کنید. از شکست ها ، نا کامی ها و کمبود ها ی آن گردنبندی نسازید و به گردن خود آویزان نکنید. زیرا این گردنبند سنگین باعث می شود ، سرتان همیشه خم باشد و چشمانتان به جای آسمان ، زمین را ببیند.
تصور کنید یک پزشک هستید و سالها پیش یک عمل جراحی نا موفق که منجر به مرگ بیمار شده را انجام داده اید. آیا بعد از آن عمل هرگز دست به جراحی دیگری نزده اید؟ یا اینکه از آن تجربیات لازم را بدست آورده اید و مجدداً به کار خود پرداخته اید؟
"از گذشته کوهی نسازید و بر شانه های خود حمل نکنید ، به آرامی آن را زمین گذاشته و راه خود را ادامه دهید"
برای بسیاری از افراد پیش می آید که موفقیت ها و شادکامی های گذشته را با خود حمل میکنند و با یادآوری آنان ، از وضعیت خود رنج می کشند . این حالات نیز نوعی بار سنگین است که باعث حسرت و دریغ می شود.فراموش نکنید : "گذشته،چه خوب چه بد،تمام شده است.
آینده ، آینده است
آینده شما چه شکلی است؟
تنها چیزی که مشخص است این است که آینده شما از الان ِ شما پیرتر است. چطور توقع دلرید از حالا زیبا تر باشد در صورتی که شما با اخم کردن،غصه خوردن و شتاب زده بودن ، چین های عمیقی برایش در نظر گرفته اید
"به دنبال آینده نروید ، او همیشه یک قدم از شما جلو تر است"
وقتتان را با انتظار کشیدن برای آینده ای که شاید مطابق میلتان باشد ، تلف نکنید و امروز را غنیمت شمارید
هر چه بیشتر فکر خودتان را به گذشته و آینده معطوف کنید ، بیشتر فرصت های زندگی خود را از دست می دهید ، کمتر لذت می برید و کمتر یاد میگیرید.فراموش نکنید که هرگز زندگی شما کامل نخواهد شد مگر اینکه در زمان حال و شرایط موجود احساس شادی کنید.فردا شاید مثل امروز باشد و فرداها تبدیل به امروزها می شوند و شما باز هم از زندگی بهره ای نبرده اید.تا زمانی که فکر و روح شما در بند گذشته و آینده است ، حال را بدست فراموشی می سپارید و فرصت های خود را به آسانی از دست می دهید
"تنها زمانی که می توانید حرکت کنید ، فکر کنید و تصمیم بگیرید اکنون است"
بر گرفته از کتاب 12 گام تا شادی بیکران
3 comments:
So true!
Hi, what happened to your 360?!? You thought you can escape?!? ;) no way, I found you here.
Take care.
chizi nashode ... dar zemn man daram az khodam farar mikonam o az ehsasam :)
گوش کن
امشب دارم با تو حرف می زنم
بدون هیچ حجاب و مانع
می خواهم خیلی حرف ها را با تو بزنم
گوش کن
حرف هایی که سال هاست تو دلم
مثل خودم رشد کرده
بزرگ و پیر شده
موهای سپیده روی شقیقه هام گواهی میدن
گوش کن
هر چه گفته بودم دروغ بود
باور کن شاید سخت باشه
شاید خودم هم هنوز باورم نمی شه
خودم هم به خودم دورغ گفتم،سال هاست
احساسم رو به بازی گرفتم
مثل گیاه هرزی گذاشتم که رشد کنه
به هرباغی سرک بکشه
ای خدا من با خودم چه کردم
گوش کن
من برای خودم هم غریبم
چه برای تویی که من رو عاشق بودی
ازخودت فرار نکن از من فرار کن
از منی که هنوز برای فرار از خودم ناتواتم
از خودی که همیشه دروغ را شعر کردم
غزل های عاشقانه خواندم برای کسی که
برای کسی که عاشق نبوده ،پس دروغ بود
سال ها بود در من و با من
گوش کن
اما امروز این منم، تنها و خسته به امید
اندکی صبر طلوعی بی غروب نزدیک است
همه چیز نزدیک است حتی مرگ
حتی تولد،سوختن ،آتش ،
گوش کن
حتی فریاد و حتی عشق
شاید وقتی دیگر
حالا دیگر خوب می دانم که همه چیز دروغ بود
حتی عاشقی
گوش کن
حتی عاشقی
Post a Comment